روایت تصویری زندگی شهید«عبدالرسول زرین» بهترین تکتیرانداز ایران
شهیدعبدالرسول زرین در یازدهم اسفند ۱۳۶۲ و در عملیات خیبر در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش به شهادت رسید.
شهید عبدالرسول زرین در سال ۱۳۲۰ در یکی از روستاهای توابع استان کهکیلویه و بویر احمد دیده به جهان گشود. وی در ۴ سالگی پدر و در سن ۶ سالگی مادرش را از دست داد، سرپرستی او را داییاش بر عهده گرفت، شهید زرین در سن ۱۶ سالگی به اصفهان نقل مکان کرد و مشغول کار در مغازه لباس فروشی شد. بعد از مدتی کار و تلاش تشکیل خانواده داد.
در تظاهرات ضد طاغوت شرکت میکرد و مزاحمت های ساواک بر اراده محکم و مومنانه اش برای تحقق فرامین امام خمینی (ره) کوچکترین خللی ایجاد نکرد تا این که رژیم پوسیده ستم شاهی افول و آفتاب درخشان حکومت اسلامی طلوع نمود و همگان را از جمله شهید زرین را به حمایت جانانه بر میانگیخت تا این که جنگ مستکبران و ایادی آن ها در کردستان و سپس خوزستان شروع شد.
در این هنگام شهید عبدالرسول زرین که افتخار عضویت در سپاه اصفهان را داشت به غرب کشور اعزام شد و مردانه و هوشیارانه به سرکوبی ضد انقلاب پرداخت و بعد از آن سراسیمه به جبهه جنوب شتافت و در کنار سردار شهید حاج حسین خرازی و سردار رحیم صفوی به نبرد پرداخت.
او به تک تیرانداز جنگ معروف از کردستان تا جنوب و همرزم شهید خرازی بود و بهترین تک تیرانداز ایران در جنگ ایران و عراق بود. شهید زرین جزو نیروهای اصلی و بنیانگذاران لشکر امام حسین (ع) بوده و در جبههها نقش منحصر به فردی را ایفا میکرد؛ در جنگهای نامنظم و دیگر عملیاتها به عنوان تک تیرانداز نقش حساس و ظریف خود را بازی کرده و ضربات مهلکی را ماهرانه به ایادی دشمن وارد کرد که ارتش بعثی را بعد از تلفات سنگین مادی و انسانی دچار سرگیجه کرد.
شهید خرازی درباره مبارزات شهید زرین گفته است: «قبل از شروع جنگ تحمیلی در کردستان و در گروه ضربت خیلی خوب خود را نشان داد. دیوان دره و آوردگاه گاران شاهد دلاوریهای اوست».
نشانه گیریهای دقیق شهید زرین بیشترین آسیبها را به دشمن زده است. او بارها آتشبار دشمن را در ارتفاعات صعب العبور فقط با یکبار فشار دادن ماشه تفنگ خاموش کرده است. در طول جنگ هم تلفات بسیار سنگین مادی به دشمن وارد کرده و بیش از سه هزار دشمن بعثی را به هلاکت رسانده و چندین تک تیرانداز ماهر و چندین فرمانده عراقی را از میان برداشته است.
برای متخصصین تک تیراندازی جالب بود که پس از ۴ سال جنگ جانانه و شبانه روزی شهید زرین، تک تیراندازهای دشمن نتوانستند او را پیدا کنند.
گفتنی است شهید«عبدالرسول زرین» در یازدهم اسفند ۱۳۶۲ و در عملیات خیبر در جزیره مجنون بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش به شهادت رسید.
آرامگاه این شهید بزرگوار در گلستان شهدای اصفهان، قطعه خیبر۲، ردیف۴، شماره ۴ قرار دارد.
فرازی از وصیت نامه سردار شهید عبدالرسول زرین
وصیت نامه ی خود را آغاز می کنم:
ای امت شهید پرور، ما بر حسین اقتدا نموده و به گفته امام عزیزمان مثل حسین وارد جنگ شده ایم و مثل حسین باید به شهادت برسیم .
و حسین به ما یاد داده است که هیهات من الذله که هیچ زیر بار ذلت و خواری نرویم و این معلم ماست که راه را روشن نموده و این خون ناقابل من از تبعیت از رهبری حسین به زمین ریخته شده و حفاظت خون شهدا این است که تابع رهبر کبیر انقلاب بوده و سخنان آن را گوش فرا دهیم چرا که صحبت های امام از خودش نیست بلکه از قرآن است و عترت.
و مسئله دیگر اینکه به ما گفتندامام عزیزمان که فرمودند : دامن زدن به اختلاف معصیت است و اختلافات که شیطانی و حیوانی است دست نزنیم و اعتصام بجوییم به حبل الله تا بلکه با وحدت خودمان و وحدت شیعه و سنی انقلاب را به جهان صادر نماییم.
رسول الله فرمودند که اتحاد مایه رحمت و تفرقه مایه عذاب در دنیا و آخرت است.
پس وحدت را حفظ نموده تا ضربه از دشمن داخلی و خارجی نخوردیم و در خط ولایت فقیه که همان ولایت رسول الله و ولایت رسول الله همان ولایت الله است قرار گیریم. انشاالله
پدران و مادران شهدا بدانید با این مجاهدتتان پسرتان را در راه خدا هدیه نموده اید و در دنیا و آخرت سربلند و در روز قیامت نزد شهدا و رسول الله رو سفید خواهید بود که خدا انشاالله به شما صبر و اجر صابران را به شما عنایت فرماید.
ای مسئولین و ای کسانی که مسئولیت کارهای اجرایی در دست شماست بدانید این کارها مسئولیت و تعهد است در قبال اسلام و خدای نکرده اگر هوای نفس بر شما غلبه کند به زمین میخورید مثل بنی صدر و امثالهم و اگر با توکل بر خدا همه کارهایتان اعم از نفس کشیدن و خشم و غضب و دوستی تان و جنگ و جهاد و حرف زدن و اعمالتان برای او باشد در دنیا و آخرت سربلند خواهید بود. که اگر مسئولین از روی هوای نفس خود کار کنند به خون شهدا و خانواده شهدا و معلولین و مصدومین و مجروحین خیانت نموده اند و نه دنیا را دارند و نه آخرت را.
ای مردم، من حقیر که مدتهای زیادی در جبهه ها بوده ام به عشق امام حسین آمده ام و امام حسین است که به من این شور و شعف را داده است که اگر به شهادت برسم سعادت و اگر پیروز شوم باز هم سعادت .
همسر و فرزندانم بدانید که پدرتان به امام حسین اقتدا نموده و شما اگر بخواهید راه من را ادامه بدهید به زینب قهرمان کربلا اقتدا نمایید . مردن حق است. چگونه مردن، شرط است که آیا با شرافت بمیرم و یا با ذلت ، که من مرگ با شرافت و سعادت را انتخاب نموده ام و از شماها میخواهم جهت شادی من به نماز جمعه و جماعت و روضه خوانی ها که برای ائمه هست و کلیه ی راهچیمایی هایی که به نفع اسلام و قرآن است در حد مقدور شرکت نمائید و در پایان از کلیه کسانی که با من سر و حسابی داشتند میخواهم من را حلال نمایید . به امید فتح کربلا و بعد قدس و به امید پیروزی اسلام بر استکبار جهانی.