کشف باند سرقت خانوادگی؛ همکاری زن جوان یا شوهر و خواهرشوهرش!
اوایل ماه جاری زنی با مراجعه به دادسرای ویژه سرقت تهران اعلام کرد سارقان به خانهاش دستبرد زدهاند و ۸۰۰ میلیون طلا، ساعت مچی برلیان به ارزش ۳۰۰ میلیون تومان و دو تابلوی نقره که آنها هم ارزش مادی زیادی دارند به سرقت رفته است.
اوایل ماه جاری زنی با مراجعه به دادسرای ویژه سرقت تهران اعلام کرد سارقان به خانهاش دستبرد زدهاند و ۸۰۰ میلیون طلا، ساعت مچی برلیان به ارزش ۳۰۰ میلیون تومان و دو تابلوی نقره که آنها هم ارزش مادی زیادی دارند به سرقت رفته است.
این زن وقتی مقابل علیرضا بهشتی بازپرس دوم دادسرای ویژه سرقت تهران قرار گرفت، در توضیح ماجرا گفت: زمانی که سرقت انجام شد من برای چند ساعت به خانه مادرم رفته بودم و وقتی به خانه برگشتم دیدم همه چیز به هم ریخته و اموال ارزشمندی که اعلام کردم سرقت شده است.
به این ترتیب پرونده به پایگاه آگاهی ارسال شد تا تحقیقات درباره این سرقت میلیاردی آغاز شود. ماموران در شروع تحقیقات متوجه شدند زن دیگری هم با مراجعه به همان پایگاه آگاهی شکایت مشابهی طرح کرده و از سرقت خانهاش خبر داده است که در بررسی بیشتر مشخص شد از خانه زن دوم هم تقریباً در همان زمانی که خانه شاکی اول مورد دستبرد قرار گرفته، سرقت شده و محل دزدی نیز دقیقاً در همان کوچهای بوده که شاکی اول آدرس خانهاش را اعلام کرده بود.
به این ترتیب احتمال ارتباط بین دو سرقت قوت گرفت و در بررسی بیشتر مشخص شد سارقان در خانه اول را نشکستهاند و بدون آسیب به قفل وارد خانه و پس از سرقت خارج شدهاند اما در سرقت دوم در ورودی شکسته و اموال باارزشی نظیر تبلت و طلا سرقت شده بود. با بررسی دقیقتر مشخص شد هر دو سرقت در یک ساعت انجام شده است. بازبینی فیلمهای ساختمانها نیز حکایت از آن داشت که سرقتها را 2 زن و یک مرد انجام دادهاند. تصاویر نشان میداد زنها از ماشین پیاده میشوند و پس از سرقت از خانه اول سراغ خانه دومی میروند و مرد هم در خودرو نگهبانی میدهد و منتظر آنهاست.
وقتی تصویر سارقان را به 2 زن مالباخته نشان دادند مالباخته اول یکی از سارقان را شناسایی کرد و گفت: او خدمتکار خانه مادرم است. ما آشنایی دوری با او داشتیم و از اطرافیان شنیده بودیم که آدم خوبی است و نیاز به کار دارد برای همین وقتی دیدیم مادرم نیاز به کمک دارد از او خواستیم با دریافت دستمزد مشخصی از مادرم نگهداری کند و کارهای او را انجام دهد. در این مدت هم از او راضی بودیم و کارش را خوب انجام میداد. آن روزی که از خانهام سرقت شد من به خانه مادرم رفته بودم و اتفاقاً این زن هم آنجا بود اما گفت حال شوهرش بد است و باید او را به دکتر ببرد و چند ساعت بعد هم برگشت و گفت شوهرش را به دکتر برده است. بعد از آن من به خانه خودم برگشتم و دیدم به خانهام دستبرد زدهاند و حتی شک هم نکردم که که ممکن است او در سرقت خانهام دست داشته باشد.
با این اظهارات زن خدمتکار و شوهر او مورد تحقیق قرار گرفتند که در ابتدا منکر دخالت در سرقت شدند اما در ادامه وقتی در برابر فیلمهای دوربین مداربسته قرار گرفتند چارهای جز اعتراف نیافتند. زن خدمتکار گفت: مدتی که در خانه مادر شاکی کار میکردم متوجه شدم وضع مالی خوبی دارد و طلاها و ساعت برلیان او را دیده بودم. ماجرا را برای شوهرم تعریف کردم و او مرا وسوسه کرد از خانهاش سرقت کنیم تا یکشبه پولدار شویم. به شوهرم گفتم نمیتوانم، تنهایی از پس این کار برنمیآیم؛ آن موقع بود که شوهرم خواهرش را وارد ماجرا کرد و دو نفری زیر پای من نشستند تا راضی به سرقت شوم.
این زن ادامه داد: یک روز که شاکی به خانه مادرش رفته بود به بهانه خرید در حالی که کلیدهای او را از کیفش برداشته بودم از خانه خارج شدم و به کلیدسازی رفتم تا یک کپی برایم بسازد. بعد هم بدون اینکه متوجه شود کلیدها را در کیفش گذاشتم. در نهایت هم پس از چند وقت نقشه سرقت را عملی کریم.
با این اظهارات زن، خواهر شوهرش نیز دستگیر شد.
مالبالخته اول در پایان این مرحله از تحقیقات گفت: من از خوانندگان صفحات حوادث هستم و خوانده بودم که وجود دوربین مداربسته میتواند عامل بازدارنده سرقت باشد و حتی به پلیس کمک میکند تا موفق به دستگیری سارقان شوند، برای همین چند وقت قبل به همسایهها پیشنهاد دادم برای خانه دوربین مداربسته بخریم و در فاصله کوتاهی قبل از این اتفاق با همراهی ساکنان ساختمان برای مشاعات ساختمان دوربین مداربسته گذاشته بودیم و این زن از ماجرا خبر نداشت و شاید برای همین حاضر به این سرقت شده بود.