۲ دختر با دوستپسرهایشان موبایل قاپهای تهران بودند!
اعضای این باند که ۴ دختر و پسر هستند در تهران دست به سرقتهای سریالی گوشیهای موبایل میزدند.
به گزارش خبرنگار رکنا، چندی قبل با توجه به افزایش پروندههای سرقت موبایل در مناطق مختلف تهران تیمی از کارآگاهان اداره هجدهم پلیس آگاهی تهران با دستور مقام قضایی وارد عمل شدند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات به سراغ طعمههای این باند رفته و در تجسسها پیبردند که سارقان به صورت باندی و با همدستی یک دختر دست به این سرقتها میزنند.
تیم پلیسی در ادامه دوربینهای مداربسته را مورد بازبینی قرار دادند و تصویر سارقان به دست آمد و خالکوبیهای روی دست دختر جوان سرنخی بود که سارقان دیگر راهی جز اعتراف پیش روی خود نمیدیدند.
بررسیها ادامه داشت تا اینکه ماموران پیبردند که مرد جوانی در جنوب تهران وقتی از خانهاش بیرون میآید دزدان در جلوی در خانه گوشی موبایل وی را به سرقت میبرند و این در حالی بود که در نزدیکی محل سرقت یک خانه که پاتوق دزدان بود شناسایی شد.
کارآگاهان پس از تحت نظر قرار دادند پاتوق دزدان پیبردند که ۴ دختر و پسر به این خانه رفت و آمد دارند و همین کافی بود تا ماموران پس از اطمینان از حضور دختر و پسر جوان در عملیاتی غافلگیرانه وارد خانه شده و دختر و پسر جوان که جواد نام دارد را دستگیر کردند.
کارآگاهان در گام بعدی اطلاع پیدا کردند که رییس اصلی این باند و همدستش که دختر جوانی است در بیرون خانه هستند و جواد تحت نظر ماموران با امین همدستش تماس گرفت و او و دختر جوان را به خانه دعوت کرد و پسر جوان وقتی وارد خانه دوستش شد در محاصره ماموران دستگیر شد و در ادامه سمانه ۲۴ ساله در مخفیگاهش زمینگیر شد.
گفتگو با سارقان خونسرد
امین ۳۲ ساله که سابقه سرقت در پروندهاش دارد میگوید زندان باعث شد حوزه کاریام را عوض کنم و از سرقت موتور به سراغ گوشیقاپی بیایم.
سابقه داری؟
بخاطر سرقت موتور و به اتهام مشارکت در سرقت دستگیر شدم.
چرا دزدی؟
بخاطر مواد مخدر
ورزشکار هم هستی؟
قبلا کشتی گیر بودم اما مواد مسیر زندگیام را تغییر داد.
چرا مواد کشیدی؟
دوستانم پیشنهاد دادند و من هم با آنها مواد مصرف کردم.
شغل؟
در کار دیزاین خانه بودم و همه مرا میشناختند اما اعتیاد بدبختم کرد.
شیوه و شگرد؟
با دختر مورد علاقهام دزدی میکردم، چون با دختر بودم کسی به ما شک نمیکرد و خودم موبایل را میقاپیدم و پس از آن گوشی را به سمانه میدادم و هیچ نقشی در سرقتها نداشت.
چند گوشی سرقت کردی؟
۲۰۰ گوشی موبایل سرقت کردم.
گرانترین گوشی که میفروختی چه بود؟
آیفون ۱۳ را به مبلغ ۱۳ میلیون تومان میفروختم.
زندان درس عبرت نمیشود؟
درس عبرت شد.
پس چرا بعد از آزادی دوباره دزدی کردی؟
درس عبرت شد و فقط شگردمان تغییر کرد.
مردم چه کار کنند که هدف قرار نگیرند؟
هرکاری کنند سرقت میکنم، حتی اگر گوشی داخل جیبشان بگذارند با موتور خیلی راحت گوشی را از جیبشان میزنم و سرقت میکنم.
آزاد شوی دوباره دزدی میکنی؟
نه، فقط بخاطر مواد هست که دزدی میکنم، چون در این مدت که در بازداشت هستم مواد را ترک کردم دیگر دزدی نمیکنم.
با همدستت چطور آشنا شدی؟
بچه محل هستیم و موتورسازی دارد. من با موتورش میرفتم دزدی میکردم و بابت آن ۱۰۰ هزار تومان پرداخت میکردم که بابت این کار عشق میکرد و بعد هم بخاطر دختر مورد علاقهاش با من همراه شد و دزدی میکرد.
تحصیلات؟
چون در مدرسه تجدیدی زیاد آوردم دیگر درس نخواندم.
سرقت بخاطر دختر
جواد ۳۲ ساله که به قول خودش قهرمانی کشتی دارد میگوید بخاطر دختر مورد علاقهام دزدی میکردم.
سابقه داری؟
نه.
چرا سرقت؟
بخاطر دختر دزدی میکردم. دختر مورد علاقه ام قمار میکرد و به پول نیاز داشت و از طریق او هم به مواد آلوده شدم به همین خاطر مجبور بودم بخاطر او دست به دزدی بزنم.
شغل؟
تعمیرکار موتور بودم.
ورزشکاری؟
بله، قهرمانی کشتی دارم.
اعتیاد بخاطر درس خواندن
المیرا ۳۲ ساله که ادعا میکند بخاطر درس خواندن به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده است میگوید در سرقتها نقشی نداشته است.
سابقه داری؟
نه
اعتیاد داری؟
بله.
چرا ؟
در مدرسه درس میخواندم که یکی از همکلاسیهایم پیشنهاد داد برای اینکه در کنکور راحتتر درس بخوانم مواد مصرف کنم البته من نمیدانستم مواد مخدر شیشه چه به سر آدم میآورد به همین خاطر مصرف کردم و اولین بار ۳ روز بیدار بودم و درس میخواندم و در دانشگاه قبول شدم و فوق دیپلم گرفتم اما بعد از آن دیگر درس را ترک کردم و معتاد شدم.
قمار میکردی؟
دیگر زندگیام مسیرش تغییر کرده بود و با دوستانم قمار میکردم و مواد میکشیدم.
در سرقتها چه نقشی داشتی؟
من نقشی نداشتم و حتی وقتی فهمیدم آنها دزدی میکنند آمارشان را به پلیس دادم.
اعتیاد بخاطر طلاق پدر و مادر
سمانه ۲۴ ساله که در سرقتها حضور داشت و خالکوبی روی دستش راز سرقتهایشان را فاش کرده بود میگوید جدایی پدر و مادرم زندگی مرا ویران کرد.
درس خواندی؟
نه، چون دوره راهنمایی شیطنت میکردم از مدرسه اخراج شدم و دیگر ادامه تحصیل ندادم.
سابقه داری؟
نه
اعتیاد داری؟
مرفین مصرف میکنم.
چرا؟
دوستان ناباب.
چرا انقدر راحت پذیرفتی؟
پدر و مادرم از هم طلاق گرفتند و من به دوستانم پناه بردم و کارم به اینجا کشید.
مخالفت سرقتها نبودی؟
چون امین را دوست داشتم مخالفت نمیکردم و به جای اینکه او را لو بدهم همراهش میشدم.
چرا گریه میکنی؟
پشیمانم، هیچچیزی ارزشش را ندارد که کار آدم به بازداشتگاه کشیده شود.
بنا بر این گزارش، متهمان برای تحقیقات بیشتر دراختیار پلیس آگاهی تهران قرار دارند.