مردی که با زنم رابطه داشت را کشتم، ناراحتم چرا زنم زنده ماند!
مرد پس از آنکه زنش را با یک مرد تنها یافت هر دو را با چاقو زد، اما زنش زنده ماند.
خیانت زن جوان باعث شد شوهرش مردی را که با او رابطه داشت به قتل برساند. متهم در دادگاه گفت از کاری که انجام داده است، پشیمان نیست.
به گزارش اعتمادآنلاین، متهم در جلسه رسیدگی به اتهامش گفت از زنده بودن همسرش ناراحت است و زن خائن را مستحق مرگ میداند.
بر اساس محتویات پرونده، قتل مهندس جوان سه سال قبل اتفاق افتاد. مردی به نام سهراب با پلیس تماس گرفت و گفت همسرش و مردی غریبه را با چاقو زده است. با حضور ماموران در محل هر دو مجروح به بیمارستان منتقل شدند اما مهندس جوان به نام رایان جانش را از دست داد و مهناز، زن جوان، جان به در برد.
سهراب مسئولیت همه اتفاقاتی را که افتاده بود، گردن گرفت و گفت: چند سال قبل همسرم به من خیانت کرد و در دادگاه نیز محکوم شد؛ اما چون دو دختر دوقلو داشتم، او را بخشیدم. در دوران کرونا همسرم دورکار شد و مدتی در خانه کار میکرد؛ اما یکباره گفت باید سرکار برگردد. حرفهای او خیلی مشکوک بود. من همسرم را تحت نظر گرفتم و گوشی موبایلش را بررسی کردم. متوجه شدم با فردی بارها تماس تصویری داشته است. شماره به نام یک زن ثبت شده بود و همسرم گفت این زن دوست جدیدش است.
متهم ادامه داد: من حرف مهناز را باور کردم؛ اما رفتارهای مشکوک او ادامه داشت. تا اینکه یک روز با همسرم تماس گرفتم و پرسیدم کجاست که گفت سرکار است. وقتی شب به خانه آمدم، دخترم گفت مادرش خانه بود و سرکار نرفت. فهمیدم زنم باز دروغ میگوید. روز حادثه دوباره با او تماس گرفتم. همسرم گفت سرکار است. من سرزده به خانه آمدم و دیدم همسرم در حالت بدی در خانه است. همه جای خانه را گشتم. همسرم گفت چون در خانه تنها بوده لباس نپوشیده ولی حرفش را باور نکردم. سمت دستشویی رفتم و دیدم در قفل است در را شکستم و وارد شدم و مرد جوان را دیدم که در دستشویی بود. همانجا با چاقو مهناز و آن مرد را زدم.
متهم گفت: قبل از اینکه وارد خانه شوم با باجناقم تماس گرفتم و به او گفتم بیا و شاهد باش که این زن با من چه کرده است. من باجناقم را بیرون از خانه نگه داشتم و اجازه ندادم وارد شود تا زمانی که هردوی آنها را با چاقو زدم.
ماموران در ادامه تحقیقات خودشان متوجه شدند روز حادثه رایان بیش از ۷۰ بار با مهناز تماس گرفته است. بنابراین رابطه او و مهناز برای دادسرا محرز شد.
پلیس همسر رایان را هم پیدا کرد. این زن تایید کرد شوهرش با مهناز رابطه داشت. او گفت: زندگی من سیاه شده بود. بارها به مهناز گفتم پایت را از زندگی من بیرون بکش؛ اما همچنان شوهرم به رابطه با او ادامه میداد. آخر هم درخانه همان زن کشته شد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی مادر مقتول درخواست قصاص کرد .
سپس متهم در جایگاه قرار گرفت. او اتهام را قبول کرد و گفت حاضر به عذرخواهی نیست و مقتول را مستحق مرگ میدانست. با توجه به گفتههای متهم، دادگاه دستور تحقیق بیشتر درباره رابطه مهناز و رایان را صادر کرد و در نهایت پرونده دوباره به دادگاه برگشت.
در جلسه دوم رسیدگی به این پرونده مادر رایان یکبار دیگر درخواست قصاص کرد. او گفت: مهناز پسرم را گول زده و اغفال کرده بود. پسر من مقصر نبود. من برای این مرد درخواست قصاص دارم.
وقتی نوبت به سهراب رسید، یکبار دیگر گفت: از کاری که کردم پشیمان نیستم. دخترانم هم تایید کردند مادرشان با رایان رابطه داشته و مدارک زیادی این موضوع را ثابت میکند. تنها ناراحتی من این است که چرا زن خائنی مثل مهناز نمرد و زنده ماند این دومین بار است که او به من خیانت میکند و مستحق مرگ بود.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع اوهیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.