در جمعبودن لزوماً به معنای کاهش بار تنهایی نیست!
هرکدام از ما احتمالا این جملات را از اطرافیان خود هنگام احساس تنهایی و ناراحتی شنیدهایم که مثلا «بیا بریم مهمونی، حالت بهتر می شه» یا «یه گوشه بشینی حالت خوب می شه مگه؟ بیا تو جمع باش». یک مطالعه جدید در سال ۲۰۲۳ به نام «تنها در یک جمع: آیا تماس اجتماعی با درد روانی کمتر تنهایی در زندگی روزمره مرتبط است؟» این باورهای رایج را به چالش کشیده است.
هرکدام از ما احتمالا این جملات را از اطرافیان خود هنگام احساس تنهایی و ناراحتی شنیدهایم که مثلا «بیا بریم مهمونی، حالت بهتر می شه» یا «یه گوشه بشینی حالت خوب می شه مگه؟ بیا تو جمع باش». یک مطالعه جدید در سال ۲۰۲۳ به نام «تنها در یک جمع: آیا تماس اجتماعی با درد روانی کمتر تنهایی در زندگی روزمره مرتبط است؟» این باورهای رایج را به چالش کشیده است.
درجمعبودن با کاهش بار تنهایی همراه نیست
پژوهشگران این مطالعه، اولگا استاوروا و دانگنینگ رن، مستقر در دانشگاه تیلبورگ هلند، مجموعهای از دادهها را بررسی کردند و دریافتند که تعاملات اجتماعی به جای کاهش احساس تنهایی ممکن است باعث اثرات منفی بر سلامت روان فرد شود. نویسندگان ادعا کردهاند:« این یافتهها نشان میدهد که لزوما وقت صرفکردن با دیگران( به جای تنها بودن) با کاهش بار تنهایی همراه نیست و حتی ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد.»
بررسی۲ نظریه متضاد در این پژوهش
محققان دو نظریه متضاد را در این پژوهش بررسی کردند. نظریه «میانگیر» استدلال میکند که روابط اجتماعی به عنوان یک مرهم عمل میکند و اثرات مخرب تنهایی بر سلامت روان را کاهش میدهد. طبق این نظریه، پیوندهای اجتماعی، پیشبینی کنندههای مهم بهزیستی روانشناختی هستند و میتوانند نقش اساسی در ارائه رضایت و معنا از زندگی داشته باشند. در تضاد کامل با این نظریه، نظریه «تقویت» پیشنهاد میکند که اثرات منفی تنهایی بر سلامتروان میتواند زمانی که افراد در جمع دیگران باشند تشدید شود. تنهایی مزمن میتواند افراد را به سمت آرزوی تنهایی سوق دهد، محیط اجتماعی را تهدیدآمیز به آنها نشان دهد و به کاهش کلی اشتیاق برای تعاملات اجتماعی منجر شود. مطالعه نام برده شده به دنبال آزمایش این دو نظریه متضاد با تاکید بر زندگی روزمره بود. هدف این بود که مشخص شود آیا حضور دیگران رابطه منفی بین تنهایی و سلامتروان را بالاخره تقویت یا تضعیف میکند.
حالا چگونه با تنهایی مقابله کنیم؟
یافتههای این پژوهش که از تجزیه و تحلیل هزاران مشاهده پیوسته به دست آمده است، با این باور رایج که ارتباط و تماس اجتماعی پادزهری برای تنهایی است، در تضاد است. آنها به درک دقیقتری از تنهایی اشاره میکنند و نشان میدهند که بر خلاف باور مرسوم، تماس اجتماعی لزوما ممکن است ناراحتی را کاهش ندهد و این که در جمعبودن گاهی اوقات میتواند درد روانی تنهایی را تشدید کند. محققان خواستار مطالعات بیشتر برای بررسی این پارادوکس هستند که شاید راه را برای راهبردهایی جدید برای مبارزه با تنهایی هموار کند. تلاش برای کاهش تنهایی ممکن است به چیزی بیش از افزایش میزان ارتباط اجتماعی نیاز داشته باشد. باید پذیرفت که(جدا از درونگرا یا برونگرا بودن) همه آدمها زمانی که دچار تجربیات منفی مانند فقدان، شکست و سوگ میشوند به دورهای تنهایی نیاز دارند که این نیاز باید از طرف اطرافیان محترم شمرده شود اما اگر پس از یک دوره زمانی، تنهایی شکل نابهنجار و مختلکننده به خود گرفت فرد نیاز به کمکهای حرفهای توسط متخصصان بهداشتروان خواهد داشت.