کدخبر: ۳۲۰۳۵
تاریخ خبر:

پست احساسی کارگردان سریال در انتهای شب برای علیرضا داودنژاد

آیدا پناهنده، کارگردان سریال "در انتهای شب"، با انتشار متنی احساسی در صفحه اینستاگرام خود، از تجربه همکاری با علیرضا داوودنژاد در این سریال و نقش‌آفرینی درخشان او در نقش "آقای زرباف" سخن گفت.

پست احساسی کارگردان سریال در انتهای شب برای علیرضا داودنژاد

سایت خبری پنجره؛ پناهنده در این متن، دشواری‌های متقاعد کردن علیرضا داوودنژاد برای حضور در این سریال را شرح می‌دهد و از دلبستگی و احترام عمیق خود به این بازیگر پیشکسوت و نقش‌آفرینی‌های ماندگار او در فیلم‌هایی مانند "نیاز"، "بی‌پناه"، "مصائب شیرین" و "کلاس هنرپیشگی" سخن می‌گوید.

او داوودنژاد را "استاد نادیده‌" خود در سینما می‌داند و از خلق لحظات درخشان بازیگری او در سریال "در انتهای شب" ابراز خرسندی می‌کند.

علیرضا داوودنژاد

پناهنده در این پست نوشت: متقاعد کردن «علیرضا داوودنژاد» برای بازی در نقش «آقای زرباف» یکی از دشوارترین فرازهای زندگی کاری من بود. شمال زندگی می‌کرد، حال حوصله‌ی چندانی برای کار، آن هم تازه بازیگری در یک کار بلندمدت در مدیوم سریال نداشت، دل‌خسته بود؛ من را خوب نمی‌شناخت.

ولی من خوب می‌شناختمش: از فیلم «نیاز» که بارها در کودکی دیده بودم و دریچه‌ای به روی یک جور سینمای تازه و نو به رویم گشوده بود. از «بی‌پناه» که در آن سال‌های دشوار دهه‌ی شصت بارها با مامان دیده بودیم و آنقدر تاثیر عاطفی عجیبی بر من گذاشته بود که موقع نوشتن فیلمنامه‌ی «در انتهای شب» از آن فیلم و قصه‌اش و دیالوگش در اپیزود ۴ یاد کرده بودم. از حیرتم وقت تماشای «مصائب شیرین» و «کلاس هنرپیشگی» بر پرده‌ی سینما.

او استاد نادیده‌ی من بود در تمام این سالها. نمیخواستم تسلیم شوم. می‌خواستم آنقدر در بزنم که یا آب پاکی را بریزد روی دستم یا نرم شود. بارها تلفنی گفتگو کردیم، «رضا» ی عزیز، رضای مرحوم را واسطه کردیم تا بالاخره فیلم‌هایم را دید، فیلمنامه‌ی «در انتهای شب» را خواند، آمد تهران، من را دید و ساعت‌ها حرف زدیم و بالاخره دل استاد به شاگردش نرم شد.

روزهای فیلمبرداری، ناهار را دوتایی می‌خوردیم. از سینمای پیش از انقلاب، از ورودش به سینما، و از مهرجویی که آنطور بی‌رحمانه سلاخی شد حرف می‌زد. می‌گفت راز و رمز مهرجویی، خلق زندگی در سینما بود. می‌گفت که چقدر از مهرجویی بزرگ یاد گرفته است. و چه خوب و تحسین‌برانگیز هم یاد گرفته بود؛ فیلم‌های خودش، خود خود زندگی بود. و من چه خوشبخت بودم که با هرچه سرسختی در چنته داشتم ایستادم برای متقاعد کردن و ثبت لحظات درخشان بازیگری‌اش.

copied
ارسال نظر
 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

اخبار از پلیکان
تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت پنجره هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

اخبار روز سایر رسانه ها

    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت پنجره هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    وب گردی