دختر ۷ ساله هروئینی که با پدرش دزدی میکرد؛ ۱۳ سال در خرابهها میخوابیدم!
از کودکی کنار پدرم بزرگ شدم زمانی که بزرگتر شدم فهمیدم پدر و مادرم از هم جدا شدند و مادرم برای همیشه رفته است و من آیندهای بدون محبت مادر و دست نوازش او خواهم داشت.
به گزارش رکنا، پدرم اعتیاد شدیدی به هروئین داشت و همین دلیلی بود که مادرم از اوجدا شده بود و علاقهای به مدرسه رفتن من نداشت. من بعنوان یک فرد بیسواد بزرگ شدم و من نه خواهری داشتم و نه برادری و نه فامیلی که این شرایط سخت را با اوتقسیم کنم و مرا درک کند.
او رفتهرفته مرا از سن ۷ سالگی با مواد آشنا کرد، با او هروئین مصرف میکردم پدرم گاهی برای تامین مخارج مواد دست به سرقتهای متفاوت میزد که من هم کمکم خیلی از شگردها را در حین سرقت از او یادگرفتم. گاهی من به تنهایی سرقت میکردم برایم یک افتخار بود که موفق شده بودم راه پدرم را ادامه بدهم. زندگیمان به همین منوال میگذشت تا اینکه پدر بزرگم فوت شد.
پدرم خانه پدری را فروخت، خرج مصرف موادمون کرد بعد مدتی آواره شده بودیم و جایی برای ماندن نداشتیم تازه اونموقع بود که زندگی اون روی سکه را به ما نشان داد. شبها را در ساختمانهای نیمهکاره سپری میکردیم و روزها در خیابانها پرسه میزدیم بعد از مدتی پدرم براثر اوردوز فوت کرد.
من از تنهایی در این شهر، بدون پشت و پناه و حامی میترسیدم من که تا الان توی این زندگی مشقتبار فقط پدرم را داشتم حالا واقعا تنهای تنها شده بودم.
من حالا دختری ۲۰ سالهای بودم که، مجبور شده خودش به تنهایی هزینه موادش را تامین کند گاهی شبها در ساختمانهای نیمه کاره میترسیدم و به حال خودم گریه میکردم ولی کسی را نداشتم کمکم کند از این منجلابی داخلش گیر افتادم مرا بیرون آورد تا اینکه آخرین باری که دست به سرقت زدم در یک مغازه ترشیفروشی دستگیر شدم.
زمانی که مامورین با من حرف میزدند از کارم خجالتزده و پشیمان بودم ولی کسی را نداشتم که مرا از این شرایط نجات بدهد.
کارشناس مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی ویژه شرق استان تهران در خصوص این پرونده گفت: خانواده اصلیترین و بنیادیترین نهاد جامعه است که سلامت جامعه به آن بستگی تام دارد. خانواده میتواند در مقابل بسیاری از انحرافات اجتماعی ایستادگی کند و در کاهش آسیبپذیری از آن نقش داشته باشد. خانواده باید آنقدرگرم و صمیمی باشدکه فرزندان آن را محیط امنی برای زندگی بدانند در آن رشد و نمو کنند.
در خصوص مورد فوق میتوان گفت: خانواده نقش مهم و اصلی در بروز این آسیب داشته در واقع خانواده، خود آسیب بوده است، روابط نامناسب خانوادگی، از دست دادن مادر، فقر فرهنگی، اعتیاد (والد)، الگوگیری سرقت از والد، نبود حمایت اجتماعی از عوامل تاثیرگذار در این آسیب بوده است. فرد از اوایل کودکی با مواد رشد نموده و به موادمخدر وابستگی شدید جسمی و روانی پیدا کرده و مواد را جز احتیاجات حیاتی بدن خویش میداند که برای تهیه آن دست به سرقت میزند.
ضروری است به خانوادهها آموزش داده شود تا مهارتهای لازم را برای ساختن پیوند قوی و ارتباطهای خانوادگی و داشتن محیط سالم و امن کسب کنند تا به عنوان یک الگوی خوب مشوق فعالیتهای سالم فرزندان باشند، همچنین زمانی که محیط خانواده برای پرورش شخصیت سالم مهیا نباشد نقش نهادها و سازمانهای حمایتی مانند بهزیستی بسیار مهم است که میتواند از میزان آسیبهای وارده به فرد بکاهد.