مرد جوان: همسر دومم را طلاق دادم تا دوباره با همسر اولم ازدواج کنم ولی پشیمان شد؛ او را کشتم!
بعد از آن که همسرم را طلاق دادم و با زن دیگری در شهرستان ازدواج کردم ماجرا به گونه دیگری رقم خورد چرا که پس از گفت وگو با همسر سابقم، او تصمیم گرفت به خاطر فرزندانمان دوباره به زندگی مشترک با من بازگردد اما
به گزارش رکنا، متهم به قتل ۳۱ سالهای که بعد از سالها فرار و زندگی مخفیانه، در چنگ عدالت گرفتار شده بود دوباره قدم در محلی گذاشت که ۶ سال قبل و در یک روز سرد زمستانی، همسر سابقش را بیرحمانه در آلونک مخروبه زمین بزرگ محصور به قتل رسانده بود.
«اسماعیل- ف» که حلقههای زنجیر قانون بر دست و پایش خودنمایی میکرد، لحظاتی بعد مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا راز مرگ «ستاره» در آلونک مخروبه را فاش کند، اما قبل از آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی) در حضور قاضی ویژه قتل عمد به تشریح خلاصهای از محتویات این پرونده جنایی و چگونگی دستگیری متهم به قتل فراری پرداخت و گفت: صبح ۶ دی سال ۱۳۹۶ بود که نگهبان زمین محصوری در انتهای بولوار امامت و حاشیه بزرگراه امام علی (ع) با پلیس تماس گرفت و از وجود جسد یک زن در آلونک داخل زمین خبر داد.
وی افزود: طولی نکشید که به همراه قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع جنایت) عازم محل مذکور شدیم و تحقیقات گستردهای را با دستورهای خاص و راهنماییهای قاضی وقت شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد آغاز کردیم. بررسیهای مقدماتی بیانگر آن بود که زن ۲۲ ساله با شال گردن (روسری) خودش خفه شده است. در همین حال مدارکی از کیف دستی کنار جسد به دست آمد که سرنخهای مهمی برای پیگیری این جنایت شد و هویت مقتول را فاش کرد که «ستاره» نام داشت.
سرهنگ نجفی ادامه داد: تحقیقات از خانواده مقتول نیز به نتایجی رسید که نشان میداد زن ۲۲ ساله مطلقه، آخرینبار به همراه همسر سابقش از منزل خارج شده است تا به دیدار فرزندانش برود اما دیگر بازنگشته بود.
رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی اضافه کرد: با همین فرضیه، بیدرنگ رصدهای اطلاعاتی زیر نظر مستقیم مقام قضایی شروع شد و بسیاری از مکانهای احتمالی اختفای متهم در منطقه صالح آباد تربتجام نیز زیر چتر اطلاعاتی قرار گرفت اما بررسیهای تخصصی مشخص کرد که متهم به تهران گریخته است و زندگی مخفیانهای دارد.
بنابراین تصاویر و مشخصات کامل وی به همه مراکز انتظامی و مرزبانی اعلام شد و تحقیقات در حالی ادامه یافت که قاضی «محمود عارفی راد»، رسیدگی به این پرونده جنایی را در سمت قاضی ویژه قتل عمد مشهد به عهده گرفت. (قاضی میرزایی پس از مدتی خدمت در شعبههای دادگاه کیفری یک خراسان رضوی هم اکنون از مقامات ارشد دادگستری خراسان جنوبی است).
سرهنگ ولی نجفی به تشریح ماجرای دستگیری «اسماعیل – ف» نیز پرداخت و گفت: طولی نکشید که با دستورهای ویژه قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب، ردزنیهای پلیسی وارد مرحله جدیدی شد و سرنخهایی از حضور متهم در استان سمنان به دست آمد و در حالی که گروهی تخصصی از کارآگاهان تحقیقات گستردهای را برای شناسایی مخفیگاه متهم فراری آغاز کرده بودند ناگهان ۳ تیرماه گذشته مرد ۳۱ سالهای با نام مستعار در شاهرود به اتهام آدمربایی دستگیر شد که با واکاویهای دقیق کارآگاهان آگاهی شاهرود هویت واقعی این فرد فاش و مشخص شد که او همان «اسماعیل – ف» متهم به قتل فراری است بنابراین تصویر وی از طریق فضای مجازی به مشهد ارسال شد و با تایید موضوع در پلیس آگاهی خراسان رضوی، متهم در یک گفت وگوی تلفنی به ارتکاب قتل همسرش اقرار کرد و سپس با هماهنگیهای قاضی «عارفی راد» متهم یاد شده به اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی انتقال یافت.
در ادامه بازسازی صحنه قتل، متهم به همسرکشی نیز پس از تفهیم اتهام از سوی قاضی ویژه قتل عمد به معرفی کامل خود پرداخت و با تشریح زوایای مختلف از این جنایت هولناک گفت: وقتی با همسرم به اختلافات خانوادگی خوردیم صاحب ۲ فرزند بودیم اما این ناسازگاریها تا حدی شدت گرفت که او بالاخره از من جدا شد. من هم بعد از چند ماه به صالحآباد تربت جام رفتم و با زن دیگری ازدواج کردم. هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که با همسر سابقم صحبت کردم و او رضایت داد به خاطر فرزندانمان به زندگی مشترک با من بازگردد و ما دوباره به هم رجوع کنیم. من هم که از «طلاق» پشیمان بودم خیلی خوشحال شدم و همسر دوم خودم را «طلاق» دادم تا به زندگی دوباره با «ستاره» بازگردم اما وقتی مقدمات ازدواج دوباره با «ستاره» را فراهم کردم ناگهان نظر او عوض شد و به قول و قرارهایش پشت پا زد. به همین دلیل من صبح ۵ دی سال ۹۶ به منزل مادرش رفتم و او را به بهانه دیدار با فرزندانمان به بیرون از خانه کشاندم . در همین حال «ستاره» از من مبلغی پول تقاضا کرد که با یکدیگر به طرف پیچ ساغروان رفتیم تا من اجاره منزلی را که آنجا داشتیم از مستاجر بگیرم و به همسرم بدهم ولی در میانه راه او باز هم تاکید کرد که قصد بازگشت به زندگی مشترک با مرا ندارد! من هم که عصبانی بودم به او گفتم چرا اینطوری شدی؟ حالا تیپ میزنی؟ و ...
متهم این پرونده جنایی که به سوالات فنی و گاهی انحرافی مقام قضایی پاسخ میداد در ادامه اضافه کرد: بعد از این گفتوگوها به یک اغذیهفروشی در نزدیکی پلیس راه امام هادی (ع) رفتیم و ساندویچ خوردیم بعد هم با اتوبوس به طرف پارک ملت به راه افتادیم اما در نزدیکی پل قائم (عج) از اتوبوس پیاده شدیم. هوا سرد بود به همین دلیل از «ستاره» خواستم تا با هم به درون آلونکی برویم که در حاشیه فضای سبز بزرگراه داخل زمین محصور قرار داشت.
آن جا وقتی دوباره سخن به موضوعات اخلاقی کشید او به خواهرم توهین کرد که اگر مردی جلوی او را بگیر! به همین دلیل خیلی عصبانی شدم و شالی را که به عنوان روسری استفاده میکرد دور گردنش پیچاندم و محکم کشیدم تا خفه شد و از آنجا با اتوبوس به تهران گریختم و مدت زیادی را در شهرهای مختلف سرگردان بودم تا اینکه در شاهرود گرفتار شدم و هویت واقعیام لو رفت.
در پی اعترافات صریح متهم به قتل، وی با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد، روانه زندان شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.
سید خلیل سجادپور