جزئیات جدید پرونده قاتل سریالی مردان مازنی؛ قتل همسر اول و پسر جوانش!
در جریان قتل زنجیرهای که در شهر محمودآباد این روزها خبرساز شده است رکنا به سراغ اعضای خانواده قربانیان این قاتل سریالی رفت.
به گزارش خبرنگار رکنا، میراحمد عمرانی یکی از ۷ قربانی این قاتل سریالی است که سال ۹۲ در سن ۶۹ سالگی با کلثوم ازدواج دائم کرده و مانند دیگر قربانیهای این زن بعد از گذشت کمتر از یک ماه به طرز مشکوکی فوت میکند. در همین خصوص خانواده عمرانی بعد از کالبدشکافی در پزشکی قانونی اعلام کردند در حین بررسی مایع سفیدی درون معده او بوده است که از مصرف زیاد قرص هم میتواند باشد اما به دلیل اینکه قبل از اعلام پزشک قانونی جسد را دفن کرده بودند خانواده قربانی به صورت رسمی از این زن شکایت کرده ولی به نتیجهای نمیرسند تا اینکه چند هفته قبل پس از اینکه آخرین شکار این زن به طرز مشکوکی فوت میکند و خانواده او از این زن شکایت و به مراجع قضایی فراخوانده میشود متوجه میشوند که این زن با شوهرهای دیگرش هم به همین روش عمل کرده و آنها را به قتل رسانده است.
قتل مرد مازنی یک ماه پس از ازدواج
حالا به سراغ دختر میراحمد عمرانی که قاتل سریالی تنها ۳۰ روز با پدرش زندگی کرده و بعد شوهرش را کشته است میرویم.
پدر شما در زمان مرگش چند سال داشته و چطور با این زن آشنا شده بود؟
پدر من که اسم شناسنامهای او میرکمال است در سال ۱۲ تیرماه سال ۹۲ وقتی فقط ۶۹ سال سن داشت از طریق یک واسطه با کلثوم آشنا شده و با هم ازدواج رسمی کردند و فقط یک ماه زندگی مشترکشان دوام داشته است.
مهریه کلثوم چقدر بود؟ آیا مهریه را پدرتان به او پرداخت کرده بود یا خیر؟
وقتی قرار شد که کلثوم با پدرم ازدواج کند برای او مهریهای به تعداد ۴۰ سکه را در نظر گرفتیم چون پدرم قبل از فوت و حتی قبل از ازدواج با این زن ارثیه همه ما را داده بود پول نقد و یا زمینی نداشت اما ما برای اینکه کلثوم در کنار پدرم بماند و چون این زن مهربان و از خودگذشته میدانستیم قبول کردیم که ۴۰ سکه به عنوان مهریه به او بدهیم که بعد از مرگ هم فقط توانست حقوق پدرم را برای خودش بردارد بعلاوه اینکه تمام لوازم خانه را حتی چیزهایی که برای خودش هم نبود را به کمک دختر و دامادش بردند. کارت عابربانک پدرم همچنان دست دختر و داماد این زن قاتل است.
هیچوقت شک نکردید که کلثوم قبلا ازدواج کرده و یا گذشتهاش چه بوده؟
ما گول قیافه مهربان و ظاهر آرامش را خوردیم، ولی حالا خودش اعتراف میکند که پدر فرزندانش را هم با الکل و قرص کشته و پسر ۱۸ سالهاش که شاهد این قتل بوده را هم خودش کشته است و هیچ دلیل قانع کنندهای برای ما ندارد که چرا دست به کشتن پدرم زده است و فقط میگوید به خاطر اینکه پول دستم بیاد کشتمش. ما بعد از آنکه پدرم به کام مرگ فرو رفت از همان ابتدا به او شک کردیم چون چند روز بعد از ازدواج پدرم به ما گفته بود که کلثوم به او قرص میدهد درصورتی که پدرم هیچ بیماری نداشت.
روز حادثه پدرم تشنج کرد و به بیمارستان رفت، پدرم در همان بیمارستان به من گفت من از این زن میترسم اما ما فکر نمیکردیم در واقعیت هم اینگونه باشد.
وی در ادامه گفت: ما از همان روزهای اول هم به پلیس آگاهی گزارش دادیم که مرگ پدرم مرگ مشکوک است اما به دلیل اینکه موردی برای اثبات آن نداشتیم تا چند روز پیش بلاتکلیف در دادسرای جنایی مازندران مانده بود. کلثوم حتی یک بار به من و برادرم هم گفته بود که چند سال قبل برای اینکه بتواند زیر نظر بهزیستی برود خودش را به دیوانگی زده است و ما آن لحظه فکر میکردیم شوخی میکند ولی در واقع او در سکوت به قتل خاموش پدرم فکر میکرده!
بعد حدود ۱۰ سال از کشته شدن پدرتان به دست کلثوم مطلع شدید چه احساسی دارید؟
از روزی که این خبر را به من و خانوادهام دادند ناراحتی قلبی گرفتهام، ما یک بار پدرمان را ۱۰ سال پیش از دست دادیم یک بار هم الان، خیلی سخته که یک نفر جلو چشمانت باشد و به راحتی از کشتن پدرت صحبت کند،چه کسی جوابگوی این حال روحی ماست؟ پدر من در دوران زندگیاش حتی یک قرص فشار و قلب هم مصرف نمیکرد پس چرا نباید شک میکردیم که در ظرف مدت یک ماه او فوت کند؟