تقاضای قصاص پدر توسط فرزندان؛ خونی که نمیتوانند از آن بگذرند
در پی قتل یک زن میانسال به دست همسرش، فرزندان مقتول در دادگاه خواستار قصاص پدرشان شدند. این پرونده جنایی که شهریور سال ۱۴۰۱ رخ داد، با اعتراف مرد ۵۵ ساله به قتل همسرش، برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
در شهریور سال ۱۴۰۱، مردی با مرکز فوریتهای پلیسی تماس گرفت و اعلام کرد که همسر ۵۰ سالهاش را کشته و میخواهد تسلیم شود. مأموران کلانتری شهرری به محل حادثه رفتند و با جسد خونین زن میانسال به نام نسرین مواجه شدند. شواهد اولیه نشان میداد که عامل قتل با چاقو گلوی قربانی را بریده است. مرد ۵۵ ساله نیز بلافاصله بازداشت شد و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد.
جلسه دادگاه و درخواست فرزندان
در ابتدای جلسه دادگاه، پسر و دو دختر مقتول برای پدرشان درخواست قصاص کردند. دختر بزرگ خانواده با چشمانی اشکبار به جایگاه رفت و گفت: "از زمانی که کوچک بودم همیشه پدر و مادرم با هم اختلاف داشتند و دعواهایشان برای ما عادی شده بود، اما هیچوقت فکر نمیکردیم که پدرمان دست به خون مادرمان آغشته شود. ما نمیتوانیم پدرمان را ببخشیم و از خون مادرمان بگذریم. او بیگناه کشته شد و ما برای او درخواست قصاص داریم."
اعترافات متهم
متهم نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت: "اختلاف من و همسرم مربوط به چند سال اخیر نبود؛ از همان ماههای نخست ازدواج با هم اختلاف داشتیم و هرچه میگذشت، این اختلافات بیشتر میشد. این اواخر نسرین بابت هر موضوعی غر میزد و دعوا میکرد. من از خودم و زندگیام خسته شده بودم اما به سختی صبوری میکردم."
وی در ادامه درباره روز حادثه گفت: "وقتی بچهها خانه نبودند، دوباره با هم بحث کردیم و من از شدت عصبانیت خانه را ترک کردم. یک ساعت بعد برگشتم و دیدم هنوز دارد غر میزند. برای اینکه او را ساکت کنم، دهانش را گرفتم ولی او مدام تقلا میکرد. در یک لحظه کنترلم را از دست دادم و چاقویی را برداشتم و زیر گلویش کشیدم. ناگهان روی زمین افتاد و دیگر نفس نمیکشید. چند دقیقهای بالای سرش نشستم و بعد با پلیس و فرزندانم تماس گرفتم. من قصد نداشتم همسرم را بکشم و نمیدانم چرا دست به این کار زدم."
تصمیم نهایی قضات
با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند. فرزندان مقتول همچنان بر خواسته خود برای قصاص پدر اصرار دارند و معتقدند نمیتوانند از خون مادرشان بگذرند.