جنجال آزادی قاتل دختر ۱۴ ساله؛ قاتل شیما دوباره در خیابانها
در اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، خبری تکاندهنده از آزادی مردی که به قتل دختری ۱۴ ساله به نام شیما صباگردی متهم شده بود، منتشر شد. این خبر موجب واکنشهای گستردهای شد و پدرخوانده شیما در گفتوگویی با روزنامه اعتماد از پشت پرده این جنایت پرده برداشت.
جزئیات پرونده قتل شیما صباگردی
پدرخوانده شیما توضیح داد که متهم، مردی ۶۶ ساله به نام بهلول، با پرداخت یک میلیارد تومان توانسته بود رضایت مادر شیما را جلب کند. او همچنین به دلیل ادعای بیماری، موفق به کاهش بخشی از محکومیتش شد و در نهایت آزاد گردید. در این میان، پدرخوانده شیما به نحوه رسیدگی به پرونده و عدم دقت لازم در بررسی برخی از شواهد اعتراض کرد.
کشف شواهد و دستگیری بهلول
شیما در مرداد ماه ۱۳۹۸ مفقود شد و تحقیقات پلیس نشان داد که آخرین بار در پایانه بیهقی دیده شده است. بهلول که مالک خودرویی بود که شیما سوار شده بود، دستگیر شد، اما به دروغ ادعا کرد که از سرنوشت شیما بیاطلاع است. بعد از فرار دختری دیگر از خانه بهلول، پلیس او را دوباره دستگیر کرد و او به قتل شیما اعتراف کرد. جسد شیما بعد از چندین بار گمراه کردن پلیس توسط بهلول، در باغچه خانهای دفن شده بود و با اسید سوزانده شده بود.
پدرخوانده شیما، احمد صباگردیمقدم، در واکنش به آزادی بهلول با توجه به مواردی که در پرونده او قید شده، میگوید: «وقتی بهلول دستگیر شد به همراه ماموران آگاهی برای بازرسی از خانه بهلول به آنجا رفتیم. حین بازرسی از خانه او یکسری زیورآلات و چندین لباس دخترانه کشف شد. این موارد نیز در پرونده موجود است، اما فردی که سال ۱۳۹۸ عهدهدار پرونده بود در رسیدگی به این موارد کمکاری کرد. هر چند که این مامور در حال حاضر در اداره پلیس کار نمیکند، اما اگر زودتر پیگیر شکایت ما شده بود، شیما الان زنده بود.»
نحوه به سرپرستی گرفتن شیما
پدرخوانده شیما توضیح داد که شیما چهار ماهه بود که به سرپرستی این خانواده درآمد. مادر شیما اعتیاد داشت و در زندان بود، بنابراین این خانواده تصمیم گرفتند شیما را به فرزندی قبول کنند و تا ۱۴ سالگی از او مراقبت کردند. با این حال، به دلیل عدم ثبت نام پدر واقعی در شناسنامه شیما، متهم توانست با پرداخت دیه، رضایت مادر شیما را بگیرد.
فرار و دستگیری مجدد بهلول
بعد از مفقود شدن شیما، پدرخوانده او به پلیس اعلام کرد که دخترش مفقود شده است. پلیس با بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شد شیما سوار یک خودروی پژو سفیدرنگ شده است. بهلول که راننده همان ماشین بوده، شیما را با ترفند به خانهاش کشانده و آنجا حبس کرده بود. او بعد از مدتی شیما را با شال خفه و جسدش را با اسید سوزانده و در باغچه خانهای دفن کرده بود.
صباگردیمقدم توضیح داد: «شیما در ترمینال بود که حرف همسرم را قبول کرد، اما گفت خودش ماشین کرایه میکند تا به سمت خانه برگردد. تا دیر وقت منتظر شیما ماندیم، اما از او خبری نشد. تصمیم گرفتیم ماجرا را به پلیس اطلاع دهیم. خیلی زمان برد تا پلیس دوربینهای مداربسته را بررسی کند. بعد از بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدیم شیما سوار یک خودروی پژو سفیدرنگ به پلاک [...] شده تا به سمت خانه بیاید، اما بعد از آن دیگر از او خبری نمیشود.»
بهلول چند بار دستگیر شد اما هر بار به دروغ ادعا کرد که از شیما خبری ندارد و آزاد میشد. تا اینکه دختری ۱۶ ساله از چنگ او فرار کرد و ماجرای قتل شیما را فاش کرد. بهلول پس از دستگیری مجدد، به قتل شیما اعتراف کرد، اما برای گمراه کردن پلیس چندین بار محل دفن جسد را اشتباه اعلام کرد. در نهایت، جسد شیما در باغچه خانهای کشف شد و مشخص شد که جسد او با اسید سوزانده شده است.
واکنشها و نگرانیهای آینده
پدرخوانده شیما درباره لباسها و زیورآلات دخترانهای که در خانه بهلول کشف شده بود، اظهار داشت که این شواهد در پرونده نادیده گرفته شد. او همچنین از احتمال وقوع اتفاقات مشابه برای دختران دیگر در صورت آزادی بهلول ابراز نگرانی کرد و خواستار رسانهای شدن این موضوع شد.
او توضیح داد: «بعد از فرار آن دختر ماموران پلیس برای بار سوم بهلول را دستگیر میکنند و اینبار بهلول به قتل شیما اعتراف میکند. من حتی خانه بهلول را پیدا کردم و آنجا رفتم. بهلول دور تا دور تراس خانهاش را حصیر کشیده بود و پرچمهای یا حسین یا ابوالفضل از تراس آویزان کرده بود تا مردم به او شک نکنند.»
صباگردیمقدم درباره نحوه به سرپرستی گرفتن شیما میگوید: «مریم که ما اسمش را شیما گذاشتیم، چهار ماهه بود که سرپرستیاش را به عهده گرفتیم. مادر شیما اعتیاد داشت و آن زمان زندان بود. البته شیما هم چون شیرخواره بود داخل زندان کنار مادرش نگهداری میشد. ما به واسطه برادرم که مشهد بود با این خانواده آشنا و از وضعیت شیما باخبر شدیم. به همین خاطر با همسرم تصمیم گرفتیم به مشهد برویم و اگر شد شیما را به فرزندی قبول کنیم. در نهایت هم همه چیز فراهم شد و ما شیما را با خودمان به تهران آوردیم و تا ۱۴ سالگی عین فرزند خودمان از او مراقبت کردیم، اما وقتی آن اتفاقها افتاد ما به لحاظ حقوقی حقی نداشتیم. پدر شیما نیز چون با مادر او مدتی صیغه بود اسمش در شناسنامه شیما نبود. به همین خاطر بهلول خیلی راحت توانست با پرداخت دیه یک میلیارد تومانی از مادر شیما رضایت بگیرد. قتل شیما برای مادرش حکم برنده شدن در بلیت بختآزمایی را داشت که یک میلیارد تومان نصیبش شد.»
پدرخوانده شیما به دو سوال دیگر نیز پاسخ میدهد:
با توجه به اینکه مدعی هستید در پرونده قضایی متهم قید شده؛ حین بازرسی از خانه او لباس و زیورآلات دخترانه کشف شده چرا قاضی پرونده این موارد را نادیده گرفته است؟
ما این موضوع را پیگیری کردیم، اما به ما گفتند در رابطه با این موارد شاکی وجود ندارد.
صحبتهای شما حاکی از آن است که با آزادی بهلول امکان دارد این اتفاق برای دختران دیگر نیز رخ دهد، درست است؟
بله، به همین خاطر خواستم این موضوع رسانهای شود. اطلاع دارم وقتی بهلول با قید وثیقه آزاد شده به خانمی که سوار ماشینش بوده گفته که تنها زندگی میکند...