آیا داریوش مهرجویی و همسرش قربانی قتلهای زنجیرهای هستند؟
امیر تنها یکی از فعالان توئیتر،روز گذشته این توئیت را به بهانه قتل داریوش مهرجویی منتشر کرد که واکنشهایی در پی داشت.
امیر تنها یکی از فعالان توئیتر،روز گذشته این توئیت را به بهانه قتل داریوش مهرجویی منتشر کرد که واکنشهایی در پی داشت.
امیر تنها یکی از فعالان توئیتر،روز گذشته این توئیت را به بهانه قتل داریوش مهرجویی منتشر کرد که واکنشهایی در پی داشت.
امیر تنها یکی از فعالان توئیتر،روز گذشته این توئیت را به بهانه قتل داریوش مهرجویی منتشر کرد که واکنشهایی در پی داشت.
در اپیزود پاییز پادکست چهرازی البته اشارات زیادی به این ماجرا هست، یعنی اگر با این خوانش کار را گوش کنید، میتوانید مستنداتی کنار هم بچینید و این گونه نتیجه بگیرید که این پادکستی درباره قتلهای زنجیرهای است. مثلا تاکید به آذر، ماه آخر پاییز! یعنی زمان قتل فروهر. به هر حال حالا با اتفاقاتی که در جامعه افتاده است، برخی به غلط فکر میکنند برخی وقایع در حال شبیه سازی است.
دیشب هم مستندی در شبکه بیبیسی پخش شد به نام الماس در گام لامینور که بیپردهترین مواضع تمام سالهای عمر مهرجویی را نشان میداد، حداقل دو بخش از این مستند به شدت وایرال شده است، یکی آن بخش گفتگوی عاشقانه مهرجویی و محمدیفر و ماجرای روسری و پارک و... دیگری آن جا که مهرجویی کنار رودی ایستاده و کلاهش را به داخل آب پرت میکند، کنار هم گذاشتن این فکتها، برخی را قانع کرده که این یک قتل نشانهدار است و به قول پژمان موسوی پیوست فرهنگی و سیاسی و اجتماعی دارد. به هر حال ابعاد ماجرا وسیع بوده که روزنامه ایران متعلق به دولت، این گونه واکنش نشان داده:
«چهرههای امنیتی و سیاسی جریان اصلاحطلب با صدور پیامهای بیسابقهای با تأکید روی کلیدواژههایی مانند «نگرانی مردم» و «لزوم شفاف سازی» تلاش کردند دامنه ابهام این حادثه را توسعه دهند و نکته دوم و مهمتر اینکه افرادی مانند عمادالدین باقی و مهدی یزدانی خرم از طریق موازی نمایی قتل داریوش مهرجویی با قتلهای زنجیرهای در دهه 70، همسو با گروهک منافقین و طیفهای رادیکال ضدانقلاب، انگاره سیاسی بودن قتل را بدون ذکر هیچ مدرکی و صرفاً براساس ذوقیات و تشابه اسمی و زمانی (فصل پاییز) بازنمایی کردند!».
اما این فقط روزنامه دولت نبود که روی کلیدواژه قتلهای زنجیرهای حساسیت داشت، حتی روزنامه کیهان هم در شماره امروزش به شکلی معکوس نسبت به این ماجرا واکنش نشان داده است: « یکی از کشته شدگان قتلهای زنجیرهای سال ۱۳۷۷ نیز شخصی بنام مجید شریف بود. او بورسیه اعزامی دانشگاه شریف به فرانسه بود. مجید شریف مواضع ضد صهیونیستی داشت. مجید شریف مترجم دو کتاب او در جریان قتلهای زنجیرهای به قتل میرسد. آیا مسئولان محترم امنیتی و اطلاعاتی کشور، میان قتل مرحوم مهرجویی که رسانههای صهیونیستی را با قاطعیت رانده بود و مورد مشابه آن یعنی قتل مرحوم مجید شریف تشابهی نمیبینند؟!».
در واقع روزنامه کیهان هم حدس قتلهای زنجیرهای را زده اما از زاویهای دیگر و مرتکبین این قتل را اصلا صهیونیستها میداند، حالا برای این که باور کنید ابعاد این ماجرا چقدر وسیع شده به این واکنش مسیح مهاجری نگاهی بیاندازید: « اگر بررسیها به واقعیت تلخی از قبیل ارتکاب این جرم توسط باندهای توطئهگر داخلی منتهی شد، مبادا ملاحظهای صورت بگیرد و با توسل به توجیهات غیرشرعی و غیرقانونی از اعلام اسامی و برخورد با افراد آن باندها خودداری شود».
نکته ویژه متن مسیح مهاجری تکیه بر کلیدواژه باندهای توطئهگر است. گفتنی است مهمترین مرجع برای تفسیر چنین وقایعی مواضع رسمی نیروی انتظامی و قوه قضائیه که تاکنون وجود چنین فرضیههایی را قویا رد کردهاند.