تاثیر سریال زخم کاری بر کافهها؛ ماچا در حال محبوب شدن
هرچند که فصل دوم سریال زخم کاری با انتقادهای بسیاری روبرو بوده، اما نوشیدنی مورد علاقه سمیرا (همسر مالک) در حال محبوب شدن است.
فصل دوم سریال زخم کاری پس از یازده قسمت نتوانست انتظارات مخاطبانش را به طور کامل تامین کند و انتقادهای بسیاری از این سریال شد. کمرنگ شدن نقش مالک (جواد عزتی)، بازی مصنوعی و بعضا غیردلنشین میثم (مرتضی امینی تبار)، رفتارهای عصبی غیرواقعی سمیرا (رعنا آزادیور) و در نیامدن نقش طلوعی (کامبیز دیرباز) و در نهایت داستان ضعیف نسبت به فصل اول از جمله موضوعاتی است که انتقادهای زیادی را به فصل دوم سریال زخم کاری وارد کرده است. اما این سریال کماکان مخاطبهای خاص خودش را دارد.
یکی از برجسته ترین کاراکترهای این سریال، شخصیت سمیرا است، زنی جاه طلب با پیش زمینه مشکلات روحی-روانی و درگیر یک بازی خطرناک که جان هیچکس در آن به امان نیست. مجموعه رفتارهای سمیرا در دو فصل سریال زخم کاری، مجموعه ای از مولفه های خاص از او ساخته است و مخاطبان سریال را جذب خود کرده است. رفتارهای سمیرا صرفا به دیالوگها و اکت او در مقابل افراد منتهی نمیشود، بلکه سیگار کشیدن و نوشیدنی خوردن او نیز مورد توجه قرار گرفته است.
در یکی از سکانسهای زخم کاری، سمیرا در حال نوشیدن «ماچا» دیده میشود. ماچا یک نوشیدنی سبز رنگ است که با خاصیت چربی سوزی و آنتی اکسیدان به عنوان یک چای، با قیمتی بیشتر از قهوه صرف میشود. نوشیدنی که طی چند سال اخیر در برخی کافهها نیز سرو میشود اما مانند قهوه و یا دیگر آیتمهای کافه طرفداران زیادی نیافته بود. اما این روند ظاهرا با نوشیدن چای ماچا توسط سمیرا دچار چرخش شده است.
از زمانیکه سمیرا در این سریال ماچا را به عنوان نوشیدنی محبوب خود استفاده کرد، طبق گفته برخی کافهداران در اصفهان و تهران، میزان سفارش ماچا در میان مشتریها افزایش چشمگیری یافته است؛ تا جاییکه یکی از کافهداران اصفهان گفت که از زمان شروع فصل دو این سریال ماچا به صورت هر روزه سفارش داده میشود و در یک روز بیش از ۶۰ مورد سفارش ماچا ثبت کردهاند، در حالیکه سفارش ماچا پیش از پخش زخم کاری بسیار اندک بوده است.
سابقه تاثیرگذاری سریالها بر توجه مردم به یک نوع نوشیدنی یا خوراکی خاص البته به اینجا ختم نمیشود و در چندسال اخیر نمونههای جالب دیگری نیز داشتهایم؛ از جمله افزایش قابل توجه خرید و مصرف «مارچوبه» پس از انتشار سریال «هیولا» که باعث بازار جالبی نیز در این زمینه ایجاد کرد. در سریال هیولا، استفاده از مارچوبه در یک خانواده ثروتمند به عنوان یک فضیلت و عامل نشان دادن ثروت یاد شده بود و شوخیهایی نیز با این کالا انجام گرفت.
مارچوبه که تا پیش از آن به عنوان یک گیاه در زمینه داروسازی و غذا و تزئین مورد استفاده قرار میگرفت و دارای منشا چینی بود، حالا به کالایی لوکس برای خانوادههای ایران تبدیل شده بود که میزان سرچ بی سابقهای را در گوگل از خود به یادگار گذاشت و محبوبیت این گیاه را ۸۰ درصد افزایش داد؛ گویی همه به دنبال این گیاه کم مصرف بودند. از زمان شروع این سریال تا پایان آن، فروش مارچوبه ۷۰ برابر شد و به عنوان یک کالا در خانوادههای ایرانی، بدون هیچگونه تبلیغات خاص، مورد استفاده قرار گرفت.
شاید اگر در میان دیگر سریالهای چندسال اخیر نیز جستجو کنیم، از تاثیر سینما بر تمرکز جامعه برای مصرف یک کالا نمونههای دیگری نیز بیابیم، اما همین دو نمونه نشان میدهد که یک سریال و شخصیت محبوب برای جامعه، صرفا به خرید اقتصادی آن سریال خلاصه نمیشود و تاثیرات عمیق و دامنهدار دیگری را نیز به دنبال دارد