روایت تلخ و دردناک ترانه علیدوستی از مرگ برادرش در چهارشنبهسوری!
«خیلی سخت بود که در فیلم «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی مشغول بازی بودم، کل ماجراهای فیلم در این روز میگذشت، آن وقت خبر دادند که در دل چهارشنبه سوری واقعی برادرم به خاطر حادثه ناگواری که همان منفجر شدن مواد محترقه است، درگذشته است. هر وقت این خاطره تلخ را مرور میکنم، یاد آن لحظهای میافتم که خبر فوت برادرم را سر صحنه فیلمبرداری دادند. همه شوکه شده بودیم.
عصر ایران با بازنشر مطلبی از ترانه علیدوستی نوشت: این مطلب را در سال ۱۳۹۶ هم منتشر کردهایم و باز هم برای چهارشنبه سوری آنرا بازنشر میکنیم امید که تلنگری باشد برای خانوادهها و جوانان، تا خدای ناکرده این روز شادشان به عزا تبدیل نشود.
ترانه علیدوستی بازیگر مطرح سینمای ایران که چند سال پیش (۱۳۸۳) و همزمان با بازی در فیلم "چهارشنبه سوری" اصغرفرهادی برادر خود را به خاطر منفجر شدن مواد محترقه در "روز چهارشنبه سوری" از دست داد با انتشار یادداشتی، به تشریح این اتفاق پرداخت.
ترانه علیدوستی نوشت:
«خیلی سخت بود که در فیلم «چهارشنبه سوری» اصغر فرهادی مشغول بازی بودم، کل ماجراهای فیلم در این روز میگذشت، آن وقت خبر دادند که در دل چهارشنبه سوری واقعی برادرم به خاطر حادثه ناگواری که همان منفجر شدن مواد محترقه است، درگذشته است. هر وقت این خاطره تلخ را مرور میکنم، یاد آن لحظهای میافتم که خبر فوت برادرم را سر صحنه فیلمبرداری دادند. همه شوکه شده بودیم.
هنوز باورم نمیشود. ماجرای آن روز چهارشنبه سوری هنوز کابوس من و خانوادهام است. آخر سال ۸۳ و عید ۸۴ روزهای بد و سنگینی را من و خانوادهام پشت سر گذاشتیم. هر روز برای ما نبودن پویان سخت بود و همچنان هم سخت است.
زمان مرگ پویان من سر فیلمبرداری چهارشنبهسوری بودم و دقیقا در همان روز چهارشنبهسوری، یعنی ۲۵ اسفند سال ۸۳ فوت کرد. وقتی خبر را دادند نمیدانم چطور تا خانه رفتم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، دوست داشتم که خیلی سریع و به طورخود خواسته سر خودم را با بازی در فیلم گرم کنم و دوباره به گروه پیوستم.
هنوز باورم نمیشود. ماجرای آن روز چهارشنبه سوری هنوز کابوس من و خانوادهام است. آخر سال ۸۳ و عید ۸۴ روزهای بد و سنگینی را من و خانوادهام پشت سر گذاشتیم. هر روز برای ما نبودن پویان سخت بود و همچنان هم سخت است.
زمان مرگ پویان من سر فیلمبرداری چهارشنبهسوری بودم و دقیقا در همان روز چهارشنبهسوری، یعنی ۲۵ اسفند سال ۸۳ فوت کرد. وقتی خبر را دادند نمیدانم چطور تا خانه رفتم. اما بعد از آن و وقتی مراسم تمام شد، دوست داشتم که خیلی سریع و به طورخود خواسته سر خودم را با بازی در فیلم گرم کنم و دوباره به گروه پیوستم.