واکنش سازندگان سریال خون سرد به ادعاهای پزشک قاتل
قاتل برادرکش در پرونده جنایت هولناک خیابان فرشته تهران در اعترافات خود بیان کرد که صحنه های جنایتش اقتباسی از سریال خون سرد بوده است.
اواخر سالی که گذشت برادرکشی باورنکردنیای از طرف پزشک سرشناس تهرانی در خیابان فرشته رخ داد این پزشک برادر خود را با وعده انتخاب مطب به آنجا کشاند و به مدت سه روز در ساختمان چهار طبقه اداری او را محبوس کرد و در نهایت به روش هولناکی بردارش را به قتل رساند.
در جزئیات شیوه قتل، پزشک سرشناس تهرانی برادر خود را به صندلی بست و در ابتدا رگ دست و پای او را زد، بعد از قتل نیز جسد را مثله کرده و در نقاط مختلف تهران پخش کرد.
او در تشریح بازسازی صحنهی این قتل اعتراف کرد که شیوه قتل را با کپی برداری از سریال «خون سرد» انجام داده و به همان نحوی در که در سریال نمایش داده شد مقتول را به صندلی بسته و سپس اقدام به زدن رگ او با تیغ کرده است.
پرونده این جنایت مخوف توجهها را روانهی سریال خونسرد به کارگردانی امیرحسین ترابی و تهیه کنندگی بهمن کامیار کرد این سریال محصول سال ۱۴۰۱ بوده که تاثیر خود را در کمترین زمان گذاشته است.
سریال خون سرد در ژانر پلیسی جنایی به نویسندگی علیرضا عطاالله تبریزی، محمدمهدی عزیزمحمدی، احسان ابراهیمی و امین فرشادمهر است.
بازدارندگی فیلمهای خشونت آمیز
در همین راستا نیز، علیرضا عطالله تبریزی سرپرست تیم نویسندگان سریال خودنسرد در خصوص سکانسهای شیوه قتل این سریال بیان کرد: یکی از ویژگی بارزی که این نوع فیلمها دارد این است سایکوپد (روان آزار یا روان آسیب) و آنتی سوشال (اختلال شخصیت ضداجتماعی یا ناهنجاری) است و انگیزه قاتل در این نوع سریالهای جنایی برخی ایدئولوژیک و برخی نیز انگیزه شخصی است.
وی درخصوص شباهت پرونده پزشک سرشناس تهرانی و برخی سکانسهای شیوه قتل در سریال خون سرد گفت: هرکسی برای اعمال بد خود به دنبال توجیه میگردد، آدمها زمانی که آگاهی شان بالاتر میرود طبیعا باید بیشتر از عقل و منطق خود استفاده کنند، اما کسی که ضریب هوشی درستی داشته با توجه به اینکه پزشک بوده و دروس سنگین آن را خوانده به دنبال یک دلیلی و مستمسکی برای صحبت هایش بوده است.
به عقیده من در ایران در فیلمها یا سریالهایی که یک صحنه خشونت آمیز دیده میشود، بالاخره یک نفر پیدا میشود که از دل این ماجرا یک سکانسی را انتخاب کند و دست به یک جنایت بزند. این موضوع مختص به جامعه انسانی است و باعث میشود بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
با نمایش خشونت هم مردمی را از آن آگاه شده و خشونت را از خود باز میدارند، هم برخی از آدمها از این موضوع تقلید میکنند، مسلما هدف من به عنوان سرپرست گروه نویسندگان سریال «خون سرد»، کارگردان، تهیه کننده این نبوده که در فردی را به قتل ترغیب کنیم و هدفمان این نخواهد بود.
تبریزی در ادامه افزود: یکی از راههای دفع خشونت این است که نشان بدهیم سرانجام اعمال خشونت آمیز چگونه خواهد بود و چه اتفاقی در انتها رخ میدهد. منتهی در سینما باید از ویژگیهایی استفاده کنیم تا مخاطب به آن جذب شود دارد، زیرا ما با سینمای جهان مقایسه خواهیم شد و مردم براحتی میتوانند انتخاب کنند که قرار است چه فیلمی را مشاهده میکنند پس در صدد این هستیم که کاری کنیم تا سینما و تلویزیون ایران برای مردم جذاب شود.
برادر کشی این پزشک معروف احتمالا با کینه شخصی بوده است، اما در سریال، کارآکتر قاتل با کینهای که به آدمهای مختلف انتقال داده میشود انجام شده است.
تبریزی در خصوص این که معیارهای تیم نویسندگان و هدف آنها در نوشتن سکانسهای شیوه قتل گفت:می خواستیم روشهایی داشتیم که کمی خاصتر باشد تا بتواند کارکتر این نقش را تکمیل کند، به عقیده من موفقیت فیلم به خاطر این بود که مردم کارآ کتر فیلم را دنبال کردند و این موضوعی بود که بسیاری را به دیدن سریال خون سرد جذب کرد.
وی در خصوص این که در نقطه تاریک ماجرا، معدود آدمهایی از فیلمها و سریالها به شیوه آن توجه میکنند و در جنایتهای خود ازآن الهام میگیرند، افزود: چیزی نیست که دل من را قرص کند و بگویم میتوانم براحتی این صحنه را به نمایش بگذارم، سادهترین تعریف آن اثر پروانهای است که در تعریف این اثر یک پروانه در مالزی بال میزند و ممکن است طی آن در آمریکای جنوبی آشوب شود، من هیچ وقت نمیتوانم بگویم من چه کار میتوانم بکنم که این اتفاق درست شود، چون قبل از همه اینها باید به دیگران خط بدهم، ما کار خودمان را در چهارچوبهایی که قانون برایمان تعریف کرده است انجام میدهیم و اتفاقاتی که پس از آن رخ میدهد را نمیتوانیم مدیریت کنیم.
قاتلهای سریالی هنرمنداند
محمد مهدی عزیز محمدی نویسنده دیگر سریال خون سرد در خصوص این سریال گفت: «برنامه ریزی که برای شروع نگارش سریال خون سرد داشتیم به دنبال این بودیم که یک سریال کیلر خاص با یک فضای غیر کلیشهای داشته باشیم. زیرا موضوع اغلب سریال کیلرها حول محور قتل زنان است.
سریال خون سرد اول به نام داتورا به معنای یک مخدر گیاهی است که هم از آن زهر تولید میشود هم پادزهر، هم تخریبگر است و هم سازنده است، ما در صدد این بودیم که شخصیت اصلی داستان هم همچنین کارآکتری داشته باشد و جنایات او وامدار گذشته سیاهش باشد که اتفاقات نیز از این مرحله شکل میگیرد.»
وی افزود: قاتلهای سریالی عموما یک هنرمند هستند و دوست دارند در کارشان شاعرانگی را داشته باشند و مقادیر بسیاری از این شعاف را سمت خودشان روانه کنند و بگویند ما این کار را انجام داده ایم!
هر کدام از این قاتلها امضای خاصی دارند و طراحی ما در این سریال بر این اساس بود که قاتل تصور میکرد خون همه سوژه هایش نجس و آلوده است و قصد داشت تا مرد را پاک کند و با زالو کثافت وجودی آنها را از بین ببرد تا پاک و منزه به بهشت وارد شوند.
عزیزمحمدی در خصوص این رویداد و شباهت آن به پرونده پزشک برادرکش گفت: همواره جنگی که در سینما وجود دارد این است که سینما واقعیت میسازد یا واقعیت سینما را! یکبار دیگر در شباهت پرونده برادرکشی پزشک سرشناس و کارآکتر معروف سریال خون سرد به این موضوع برخوردیم و این موضوع اولین بار نیست که تکرار شده است
به هر حال ضربههای آن در فضای جنایی بیشتر خواهد بود و این گریز ناپذیر است.
این اتفاق تلخی که رخ داد موردی نبود که به آن فکر نکرده باشیم و کاملا طبیعی است؛ زیرا هنر فیلی در تاریکی است و هر کس از ظن خود به آن مینگرد، قسمتهایی از خودش را در این موضوع میبیند که احتمالا به آن پرداخته نشده است و نمایش آن به فرد جسارت میدهد که این کار را تقلید کند.
به عنوان مثال پس از پخش سریال یاغی درخواست افراد برای ثبت نام در کلاسهای کشتی به طور شگفت انگیزی افزایش یافت و این تاثیری است که میتوان در جامعه مشاهده کرد، اما همه این تاثیرات نمیتواند دلیلی باشد که ما به موضوعات جنایی نپردازیم.
تاثیر فیلمهای جنایی و خصوصاً خونسرد همیشه منفی نخواهد بود کسی هم ممکن است شهرام حقیقت دوست (در نقش پلیس) را ببیند و عاشق این باشد که پلیس شود.
تصور من این است که رخداد این مسئله موضوع غیرقابل درک و پیش بینیای نبوده است، منتهی من فکر نمیکردم تاثیر آن به این سرعت و شدت باشد.
من عقیده دارم تپشهای ژانر جنایی فیلم و سریال برای جامعه بیشتر است آن هم جامعهای که تجربه زیادی در این خصوص دارد، ما نمیتوانیم با سرپوش گذاشتن روی حوادث و امور جنایی آنها را نادیده بگیریم؛ زمانی هم که به این امور پرداخته میشود برخی با آن همزاد پنداری خواهند کرد.
در چند سال گذشته فیلم خانه پدری به کارگردانی و تهیه کنندگی کیانوش اعیاری نیز یک مثال واضح است که پس از پخش آن چندین مورد دخترکشی با همان عنوان در جامعه پدیدار شد.
وی در خصوص راهکار فیلمسازی و نویسندگی در موارد جنایی افزود: من راهکاری نمیتوانم در این خصوص داشته باشم، اگر بخواهیم جامعه را از این امور منع کنیم باز هم باید قتل و جنایت را به تصویر بکشیم کما اینکه هدف ما از ساخت سریال «خون سرد» این بود که بگوییم دادگستری شخصی و عدالت به صورت خصوصی اتفاق نمیافتند و کارما تیغ دو لبهای است که روزی دامن گیر خود فرد هم میشود، اما اگر کسی خوانش دیگری از آن داشته باشد کاری نمیتوان کرد.
بهترین راهکار این است که پس از ساخت یک فیلم جنایی روانشناس ها، جامعه شناسها و مردم در خصوص آن صحبت کنند و این موضوع به حال خود رها نشود.
تاثیر مستقیم فیلمهای جنایی روی افکار مردم
امان الله قرائی جامعه شناس، در خصوص آسیب اجتماعی فیلمهای جنایی بر جامعه گفت: فیلمهای جنایی و اکشن از گذشته تا کنون تاثیر مستقیمی بر افراد، اعمال، افکار و عملکرد جامعه به خصوص در جوانان دارد. مسلم است که یکی از تاثیرات منفی و مخرب فیلمهای خشونت بار و جنایی این است افرادی که از لحاظ خانوادگی، روانی، شیوه تربیت و حتی محل زندگی بیشتر مستعد پذیرش آن هستند شیوه و نوع خشونت را یاد میگیرند و ممکن است در زندگی شخصی از آن استفاده کنند.
میتوان گفت تاثیر این گونه پرخاشگریها در جامعه هم این فیلمها و سریالهایی است که در افراد مستعد به طور مستقیم اثرگذاری میکند. بسیاری از روانشناسان و جامعه شناسان آسیب شناس دریافتند که پس از پخش سریالهای خشونت بار بر اساس تئوری اینکه خشونت، خشونت آفرین است تاثیر منفیای در جامعه پدیدار خواهد شد و این پرونده جنایی که فرمودید مصداق بارز همین تئوری چرخه خشونت است.
پزشک قاتل بهانه جویی میکند
شاهین شجری کهن منتقد سینما و تلویزیون در خصوص شباهات پرونده جنایت و سریال خون سرد بیان کرد: نمیتوان گفت اگر فیلم یا سریالی به موضوع مختلفی میپردازد و در جامعه شبیه به آن اتفاق رخ میدهد بگوییم این فیلم یا سریال برای مخاطبان به نوعی بد آموزی داشته است.
زیرا انواع و اقسام واقعیتهایی که در زندگی عادی رخ میدهد را میتوان روی پرده سینما دید. همچنین اگر فیلمی به طور مثال سرقت یا درگیری را نشان میدهد به این معنا نیست که افراد جامعه میتوانند پیرو آن فیلم این کار را تقلید کنند. زیرا فیلمی که به این موضوع میپردازد قصد دارد افراد جامعه را از موضوعات غلط باز دارد.
ما اکنون سریالهایی را در سطح جهانی داریم که موضوع اصلی آن به سرقت از بانک است، اما این دلیل نمیشود که کسی بخواهد پیرو آن از بانک دزدی کند این مسئله مصداق همان ضرب المثلی است که عنوان میکند اگر کسی خواست خودش را در چاه بیاندازد فرد دیگری نیز باید این کار را بکند؟
انسانها عقل دارند و میتوانند درست یا غلط موضوعی را تشخیص دهند به عقیده من این توجیه خوبی نیست که یک قاتل پس از قتل بگوید از سکانسهای این سریال الهام گرفته است. فیلمسازان نمیتوانند از احتیاط اینکه کسی کار غلطی را در فیلم یا سریال ببیند و بخواهد انجام دهد واقعیتها را به تصویر نکشند، اگر اینطور نباشد باید سریالهایی را بسازیم که کسی در آن دست به کار ناشایست نمیزنند و این امکان ناپذیر نیست.
کسی که اقدام به قتل میکند از هر راهی روش آن را یاد میگیرد و نمیتوان گفت فیلمها میتوانند مردم را به این کار وا دارند، چون این فیلمها که برای آموزش نحوه قتل که ساخته نشده اند! اما این حرکت میتواند سوء استفاده از آن باشد به عنوان مثال چاقویی که ساخته میشود برای میوه خرد کردن یا گوشت خورد کردن است اگر کسی با آن چاقو فرد دیگری را به قتل برساند نمیتوان شرکت چاقو سازی را زیر سوال برد
ما نمیتوانیم با این نوع بهانه چهارچوبهای اجتماعی، اخلاقی و قانونیای که در کشور وجود دارد را نادیده بگیریم.
شاهین شجری کهن منتقد سینما در خصوص راهکار اجتماعی جلوگیری از خشونت افراد در جامعه و در فیلمسازی گفت: تنها راهکاری که میتوان در این خصوص داد این است که ما مرتکب قتل نشویم و در توجیه کارمان نگوییم از فیلم یا سریالی آموختیم، زیرا فیلمسازی که میخواهد نقشه سرقت یا قتلی را به تصویر بکشید ناچار است جزییات آن نیز برای مخاطب بیان کند، اما این کار به هدف آموزش که انجام نمیشود، اگر هم کسی این ناهنجاری را انجام دهد نمیتوان گردن فیلم یا سریال بیاندازد کما اینکه در موارد دیگر هم این موضوع وجود دارد.