وحشت در شیراز؛ مرد ژلهای که به ۱۰۰ خانه برای تجاوز وارد شد، اعدام شد
در پروندهای هولناک و جنجالی، مردی معروف به "مرد ژلهای" که به تجاوز به زنان در شیراز میپرداخت، پس از دستگیری و محاکمه در ملاء عام اعدام شد. جزئیات تکاندهنده این پرونده را در ادامه بخوانید.
شروع کابوس: اولین شکایتها
سال ۹۲، دختری به پلیس شیراز مراجعه کرد و مدعی شد نیمه شب به او تجاوز شده است. اما پس از دستگیری مظنون، دختر شکایت خود را پس گرفت و ماجرا مبهم باقی ماند. معلوم نشد چرا این دختر شکایتش را پس گرفت، اما بعدها مشخص شد که متهمی که توانست از دختر شیرازی رضایت بگیرد به ۱۰۰ خانه در شیراز رفته بود.
آغاز شکایتهای زنان قربانی
سال ۹۳ بود که اولین شکایت به پلیس شیراز داده شد. زنی که شکایت را مطرح کرد، گفت نیمه شب به او تجاوز شده است. او گفت: وقتی در خانه خواب بودم، چیزی مثل مار روی بدنم لیز میخورد. صبح که بیدار شدم، دیدم لباسهایم پاره شده است. از زنان دیگر شنیده بودم که مدتی است جن آمده و به زنان در خواب تجاوز میکند، اما باور نمیکردم تا اینکه این بلا سرم آمد.
پلیس میدانست با یک متجاوز روبهرو است. به همین دلیل، تحقیقات را آغاز کرد و کم کم تعداد شکایتها بیشتر شد و به عدد ۱۵ رسید.
روایت قربانیان از حملات شبانه
یکی از قربانیان گفت: شب حادثه من و نوزادم در خانه تنها بودیم. آن شب همسرم شیفت شب بود. ناگهان متوجه شدم که شخصی در آشپزخانه مشغول نوشیدن آب است. از ترس جیغ زدم و او ناگهان به سمتم آمد و با تیغی که در دست داشت مرا تهدید کرد. در این میان دستش برید. او گفت اگر فریاد بزنم بچهام را خواهد کشت. از زمانی که وی وارد خانهام شده، مدام میترسم.
زن دیگری گفت: صبح روز حادثه زمانی که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که لباسهایم پاره شده، اما نمیدانستم چه بلایی سرم آمده است. فکر میکردم که جن این کار را انجام داده است. بعد از مدتی، همین اتفاق برای دخترم نیز پیش آمد و متوجه شدم که در محلهمان برای چند زن دیگر نیز این اتفاق افتاده است.
چرا نام مرد متجاوز را مرد ژلهای گذاشتند
تحقیقات نشان میداد فردی بدنش را به نحوی لیز کرده و وارد خانهها شده و لباس زنان را پاره کرده و به آنها تجاوز میکرد. وقتی این زنان متوجه میشدند یا مردی در خانه بود و در برابر او مقاومت میکرد، بدن لیز شده مرد باعث میشد او به راحتی فرار کند. شاکیان گفتند لیزی که احساس میکردند مثل روغن بود. یکی از قربانیان گفت: بدن آن مرد خیلی عجیب بود، عین ژله تغییر شکل میداد.
از آنجا بود که نام مرد متجاوز به "مرد ژلهای" تغییر کرد. پلیس متوجه شد مرد ژلهای با چرب کردن بدنش از لای میلهها رد شده و حتی وقتی گیر میافتد به راحتی سر میخورد و فرار میکند.
برچسب خشکشویی و به دام افتادن مرد ژلهای
هیچ سرنخی از مرد ژلهای در دست نبود و تنها مشخصات ظاهری و چند تار مو و اثراتی که بتوان آزمایش دیانای انجام داد پیش روی تیمهای تحقیقاتی قرار داشت. تا اینکه پلیس باخبر شد مرد ژلهای در آخرین اقدامش شلوار خود را جا گذاشته است. این بار وقتی اعضای خانواده متوجه حضور او شده بودند، وی با بر جا گذاشتن شلوار خود که پیش از ورود به خانه در پشت بام بیرون آورده، متواری شده بود.
سرانجام ماموران به سرنخی از مرد ژلهای دست یافتند. در تحقیقات مشخص شد که وی شلوار خود را به خشکشویی داده و بر پشت آن اسم "امین" نوشته شده است.
اسم مرد ژلهای در حالی مشخص شد که جمعیت زیادی در شهر به این اسم بودند. پلیس با ۲۰ هزار امین در شهر روبهرو بود. چارهای بجز جداسازی نبود. ماموران تحقیقات علمی خود را آغاز کردند. آنها متوجه شدند در سال ۹۲ شکایتی علیه یک جوان ۲۰ ساله به نام امین ثبت شده که اتفاقا فرد شاکی گفته به او در خواب تجاوز شده است، اما بعد شکایت را پس گرفته است. پلیس متوجه شد تجاوز به زنان توسط مرد ژلهای همزمان با آزادی متهم از زندان همراه بوده است. بنابراین، امین دوباره بازداشت شد.
او یکبار دیگر همه چیز را انکار کرد و گفت که کشاورز است و هیچ کاری بجز کشاورزی نمیکند. اما در همین حین، پلیس چند سرنخ دیگر به دست آورد، از جمله اینکه دیانای برجای مانده از فرد متجاوز در صحنه جرم و همچنین فیلم دوربین مداربسته در خانه یکی از قربانیان تایید کرد که متجاوز امین است.
آشکار شدن نحوه تجاوز به زنان
امین ۲۰ ساله هر روز به شهرستان سپیدان میرفت و پس از خرید کاه و یونجه به شیراز برمیگشت. وی پس از فروختن کاه و یونجههای خود به خانهاش میرفت، اما نیمههای شب در حالی که اعضای خانوادهاش خواب بودند، خانه را ترک میکرد و از راه پشت بام به حیاط طعمههای خود میرفت و از طریق دریچههایی که باز بود یا خودش باز میکرد، وارد خانهها میشد.
این جوان با شگرد خاص خود، در حالی که تیغ موکتبری در دست داشت و بدنش را با روغن چرب کرده بود، به شکار زنان در خواب میپرداخت. مرد ژلهای خونسرد بود و حتی اگر در برخی از اقدامات سیاهش اعضای خانواده دختر یا زن جوان متوجه حضور وی میشدند، به راحتی پا به فرار میگذاشت و بارها شده بود که با مردان صاحبخانه مواجه شده و چون بدنش چرب بود، لیز خورده و گریخته بود.
مرد ژلهای چارهای جز اعتراف نداشت. او گفت: من بیمارم و تاکنون به ۱۰۰ خانه در جنوب شیراز وارد شدهام و فقط در ۲۳ مورد توانستهام نقشههایم را اجرا کنم. وی گفت: هر سه تا چهار روز نیمههای شب و حوالی ساعت دو بامداد از خانه خارج و هر بار به طور اتفاقی وارد خانهای میشدم و اینگونه نبود که از قبل خانهای را شناسایی کرده باشم. حوالی ساعت دو به طور اتفاقی خانهای را انتخاب کرده و به پشتبام آن میرفتم. پس از اینکه لباسهایم را بیرون آورده، آن را روی پشتبام گذاشته و وارد حیاط میشدم. در خانههایی که دریچههایشان باز بود مشکلی نداشتم، اما دریچههایی که بسته بود را خودم باز کرده و اگر هم موفق نمیشدم، به پشتبام رفته و لباسهایم را برداشته و آنجا را ترک میکردم.
امین گفت: پس از ورود به خانهها با روغنی که خودم از خانهمان برده بودم، بدنم را چرب میکردم و اگر روغن نبرده بودم، نیز با روغنی که در خانه طعمههایم بود این کار را انجام میدادم و پس از چرب کردن خود با تیغ لباس زنان را پاره میکردم.
تیم قضایی و پلیسی در بررسی ادعاهای طعمههای مرد ژلهای پی برد که کوچکترین شکار وی ۱۸ ساله و مسنترین آنها زن ۶۰ سالهای بوده است.
محاکمه و حکم اعدام
پس از اعتراف مرد ژلهای به این جرم، این پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فارس ارسال شد. جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه اول کیفری یک فارس به ریاست قاضی رجایینیا تشکیل شد. در جریان رسیدگی به این پرونده، نماینده دادستان خواستار مجازات مرد ژلهای شد. سپس اعترافات وی اخذ و نامبرده بار دیگر به ورود به منزل مردم در مناطق جنوب شهر اعتراف کرد. بدین ترتیب با حکم دادگاه کیفری وی به اتهام مفسد فیالارض به اعدام محکوم شد. با اعتراض به این حکم، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال که در نهایت تایید شد.
اعدام در ملاء عام مرد ژلهای
سرانجام امین معروف به مرد ژلهای ۱۶ خرداد ماه سال ۹۵ در شیراز و در ملاء عام اعدام شد. افرادی که برای تماشای این اعدام رفته بودند، اکثرا خانواده قربانیان این پرونده تلخ بودند.